روایت میثم شیخ‌نژاد

telegraminstagramaparat
۱۴۰۳/۳/۲۳ چهارشنبه
(0)
(0)

روایت میثم شیخ‌نژاد

 روایت میثم شیخ‌نژاد

میثم شیخ‌نژاد، معتقد است که موسیقی مازنی و به طور کلی ترانه‌های فولک پس از یک دوره کمرنگ شدن و حرکت به

سمت مرگ، دوباره زنده و فعال شده‌اند.

میثم شیخ‌نژاد، متولد ۱۳۶۳ آمل، نوازنده ساز مازندرانی "لَلِه وا" و خواننده موسیقی فولک مازندرانی که به گفته خودش،

صدای خوب را از پدربزرگش به ارث برده است. وی از سال ۸۹ به سبب علاقه‌اش به موسیقی مازندرانی به فراگیری ساز

لَلِه وا نزد استاد ارسلان طیبی پرداخت. علاقه و پشتکار شیخ‌نژاد سبب شد تا خیلی زود به عنوان نوازنده وارد

گروه‌های مطرح موسیقی مازندرانی چون:

چاووش، نیما، هزار دستان، سَروَنگ، دریوک و آیشم شود. وی در همین اثنا، پی به وسعت صدای خود در خواندن آواز برد،

همین امر نیز سبب شد در کنار خوانندگان پرسابقه موسیقی مازندران، آواز بخواند. حضور در "جشنواره موسیقی

البرزنشینان لیلم" و کسب مقام برتر با "گروه آیشم" در این جشنواره، سبب گفتگوی ما با این هنرمند مازندرانی شده است.

  • به چه دلیل ساز لَلِه‌وا را انتخاب کردید؟

شاید عشق و علاقه به موسیقی مازندرانی مرا به یادگیری این ساز مجاب کرد. لَلِه وا یک ساز مازندرانی نزدیک به ساز نی

است که البته تفاوت‌هایی در نوع دمیدن و نیز شکل نوک این دو ساز وجود دارد.

  • از چه زمانی پی به استعداد خود در خواندن بردید؟

من در بین فامیل و دوستانم گه‌گاه می‌خواندم و ته صدایی داشتم، اما از زمانی که در کنسرت آموزشی استاد طیبی شرکت

کردم، به غیر از اینکه در نواختن لَلِه وا نسبت به دوستان با سابقه خود پیشی گرفته بودم، هنگامی که به عنوان یکی

از اعضای کرال همخوانی می‌کردم، صدایم مورد توجه قرار گرفت و این انگیزه‌ای شد برای اینکه آواز مازنی را جدی‌تر

دنبال کنم. البته من در آواز محلی به کلاس نرفتم، اما اینقدر تلاش و تمرین کردم که در مدت کوتاهی خواننده اصلی

همان گروه شدم.

  • آیا به نرفتن کلاس و آموزش ندیدن از استادان فن معتقدید؟ شما خود مدرس ساز و آواز هستید، بر این اساس آیا فکر

می‌کنید در موسیقی بدون استاد می‌توان پیشرفت کرد؟ به شاگردان خود در این باره چه می‌گویید؟

درست است که حضوراً از محضر استادی بهره نبردم، اما در این راستا بسیار تمرین کردم و کار گوش دادم. در واقع من به

نکته‌های ریز و ظریف آواز توجه کرده و آن‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کردم. بنابراین اگر کسی به کلاس نمی‌رود باید حداقل

روزی ۱۰ ساعت به موسیقی گوش دهد و آن را زمزمه کند. اما واقعاً بدون تلاش موفقیت حاصل نمی‌شود.

  • من پاسخم را نگرفتم. وقتی شما خودتان به کلاس نرفتید و این را به وضوح بیان می‌کنید، چه توقعی از شاگردان خود

دارید که از شما به عنوان یک استاد حرف شنوی داشته باشند؟

شاید در این مورد رزومه و سطح موفقیت‌ها هم مهم باشد. قصد تعریف از خود ندارم، اما در همین سال‌های فعالیتم افتخار

این را داشته‌ام که با بزرگان آواز مازندران اجراهای مشترکی داشته باشم و یا در کنار چهره‌های مطرح استان با موفقیت

ساز بزنم. درست است که من به کلاس نرفتم، اما در این سال‌ها در کنار بزرگان موسیقی تجارب بسیاری آموختم و همچنان

علاقه‌مندم که کسب علم و تجربه کنم و تشنه آموختن هستم. دلم می‌خواهد به چیزهایی که ظاهرا دست‌نیافتنی است،

دست پیدا کنم.

  • چقدر به کار خود اعتقاد دارید؟ در روزگار فعلی و در زمانی که شاید به نوعی توجه به سنت‌ها و آیین‌ها و نیز موسیقی

فولک کم شده است، شما چقدر برای کاری که انجام می‌دهید ارزش قائل هستید؟

کاملاً به کار خود ایمان و اعتقاد دارم. در روزهای برگزاری جشنواره لیلم از صدا و سیمای ساری با من مصاحبه کردند و من

ادعا کردم که برای گرفتن مقام برتر جشنواره آمده‌ام! من در این مورد کاملاً جدی هستم و راهی را که شروع کرده‌ام، باید

به پایان برسانم. اندیشه من فراتر از استان است و به مسائل کوچک و یا دست و پا گیر اصلا فکر نمی‌کنم. من کار می‌کنم

که خود را محک بزنم و می‌دانم که می‌توانم گلیم خود را از آب بیرون بکشم و این را انجام خواهم داد.

  • چه انگیزه‌ای به خصوص در اجرای موسیقی آیینی دارید؟

من در اسفند گذشته شاهد بودم که شما و برخی دوستان هنرمند با لباس محلی و استفاده از آلات سنتی موسیقی مازنی،

در خیابان‌های شلوغ و امروزی شهر، آیین نوروزخوانی را اجرا می‌کردید! شاید در شرایط امروز که بنا به دلایلی موسیقی

فولک در حاشیه قرار گرفته است، هر کسی حاضر به انجام برگزاری چنین آیین‌هایی، آن هم در سطح شهر، نباشد!

۲ سال قبل و در تلویزیون ساری بنده را برای اجرای مراسم نوروزخوانی دعوت کرده بودند و من از همان روز به این اندیشیدم

که چرا باید این اتفاق تنها در تلویزیون و آن هم به مدت چند دقیقه رخ دهد. چرا نباید همشهریانم از این آیین شاد نوروزی

بهره ببرند؟ ما که از قدمت تاریخی و تمدنی کهن برخوردار هستیم، چرا باید این رسوم و آداب رو به فراموشی رود؟

به همین خاطر با دوستان تصمیم گرفتیم، این برنامه‌ها را رواج دهیم و سبب خنده و شادی مردم شهرمان شویم. در واقع

ما سعی کردیم، گریه کودکی که پشت ویترین مغازه چادر مادرش را می‌کشد و خواسته‌ای دارد، با این لباس‌های پر زرق و

برق محلی و شاد و نیز با موسیقی غنی و قدیمی که از اجدادمان سینه به سینه به ما رسیده است، را تبدیل به شادی کنیم.

امیدوارم این حرکت را بتوانیم هر ساله اجرا کنیم زیرا استقبال مردم مسئولیت ما را سنگین‌تر کرده است. در حقیقت همین

اجرای نوروزخوانی سبب شد من به یادگیری ساز "قرنه" اقدام کنم و به دنبال آن ساز "سرنا" را هم یاد بگیرم تا بتوانم بهتر و

بیشتر در خدمت موسیقی و آیین کهن شهرم باشم.

  • راجع به "جشنواره موسیقی لیلم" صحبت کنید.

لیلم به معنی زمینی است که سالها کشت نشده و نگاه‌ها به آبادانی آن خیلی امیدوارانه نیست، اما در نهایت این زمین

کشت شده و سبز و امیدوار می‌شود. در واقع این نام درست انتخاب شده است، چرا که موسیقی مازندرانی ما رو

به فراموشی می‌رفت اما امروز مجددا سبز شد، به همین دلیل نام این جشنواره را لیلم گذاشتند. من در سال قبل هم در

این جشنواره شرکت داشتم و دیدم که بسیاری از البرزنشینان و مازنی زبان‌ها در آن شرکت داشتند. حدود ۲۲ نفر به مرحله

دوم صعود کردیم که در بین همه، بنده این افتخار را داشتم در بخش آواز مازنی مقام اول جشنواره را کسب کنم. امسال

هم دعوت شده بودم، اما به نظرم وقتی کسی در این بخش به خط پایان رسیده، در دوره‌های بعد باید جا را برای دیگران باز

بگذارد تا سایر استعدادها نیز شکوفا شوند، به همین دلیل با گروه آیشم به سرپرستی سرکار خانم ژاله احمدی ایرائی در

این جشنواره شرکت کردیم که مدیر برنامه گروه هم جناب مهدی قلی‌زاده بود و خوشبختانه مقام برتر جشنواره را

کسب کردیم.

  • تاثیر چنین جشنواره‌هایی را در موسیقی مازندران چگونه ارزیابی می‌کنید؟

قطعاً چنین برنامه‌هایی تاثیر بسیار مثبتی خواهد داشت. اخیراً در کنسرتی که برگزار کردیم، در کنار سازهای محلی، از ساز

"بم تار" نیز استفاده کردیم، اما وقتی با همین گروه قصد شرکت در جشنواره لیلم را داشتیم، به دلیل اینکه فقط می‌بایست

از ساز مازنی در آن استفاده کنیم، نوازنده "بم تار" نتوانست ما را همراهی کند و همین سبب شد که این دوست نوازنده

تصمیم به آموختن ساز "دوتار" گرفت تا در سال آینده بتواند در چنین برنامه‌هایی ما را همراهی کند. به نظر من این یکی

از تأثیرات مثبت چنین جشنواره‌های بومی است. کسی که اصلاً ساز بومی کار نکرده است، برای اشتیاق حضور در

جشنواره‌های بومی تصمیم به آموختن آن می‌گیرد و این به نظر من برای موسیقی فولک بسیار امیدوار کننده است.

  • شما در بین صحبت‌های‌تان راجع به تفکر فراتر از استانی خود هم اشاره داشتید، به نظر شما موسیقی مازنی در بین

موسیقی سایر اقوام و نواحی ایران چون خراسانی، آذری، کردی، گیلکی و غیره دارای چه جایگاهی است؟

البته با وجود بزرگان موسیقی مازندران، امثال بنده در این حوزه صاحب‌نظر نیستیم! اما به عنوان یکی از اعضای کوچک

خانواده موسیقی مازندران باید عرض کنم ما مفاخری در موسیقی مازنی داشتیم و داریم که سبب شناخته شدن هر چه

بهتر و بیشتر موسیقی منطقه ما در کشور شده‌اند. بزرگانی چون استادان احمد محسن‌پور، حسینعلی طیبی، نظام

شکارچیان، قَدَر و اصغر کتولی و سایر بزرگان این عرصه که زحمات‌شان در این حیطه سبب شناسایی خوب و فراگیر

شدن موسیقی استان مازندران در سطح کشور شده‌اند.

  • شما در گروه آیشم بنا به محدودیت‌هایی که در شهر ما برای کنسرت‌های بانوان به وجود آمده است، مسئولیت

خوانندگی آن را به عهده گرفته‌اید. با توجه به این که بارها به فصل الخطاب بودن قانون تأکید شده است، نظرتان

راجع به این سختگیری‌های خلاف قانون که برای گروه‌های بانوان می‌شود چیست؟

بله، حق با شماست و قانون باید فصل الخطاب باشد. ولی نگاه من در این مورد متفاوت است. من از این منظر می‌بینم که

کنسرت بانوان طبق قوانین کشور ما باید فقط برای خانم‌ها اجرا شود. اما حضور یک خواننده مرد سبب شد تا ما کنسرت

خود را برای عموم مردم اجرا کنیم و یا در چنین جشنواره‌ای شرکت کرده و مقام بیاوریم و این سبب دیده شدن بیشتر

خانم‌های گروه ما شده است. به نظر من وقتی به خانم‌ها، به هر دلیلی در شهر ما اجازه اجرا داده نمی‌شود، نباید نشست

و غصه خورد، بلکه باید فعالیت کرد و از راه‌های دیگری به اهداف دست یافت.

سپاس از شما و آرزوی موفقیت در کارها، صحبتی اگر دارید می‌شنویم.

من باید از خانواده‌ام تشکر کنم که در این سال‌ها بنده را تحمل کردند و تکیه‌گاه بسیار خوبی برایم بودند، چرا که حمایت

آن‌ها و بزرگوارانی چون استاد فضل‌الله دهقان و استاد علی‌اصغر رستمی که دست ما را گرفتند و به بالا کشیدند،

سبب موفقیت امثال من گشته است. همچنین از دوست بسیار خوبم و نوازنده دوتار کوهیار یوسفی عزیز که بسیاری

از مقام‌های مازنی که امروز می‌خوانم را قبل از این، با کوهیار و دو تارش، در کنار بخاری هیزمی داخل دامداری او

می‌خواندیم و تمرین می‌کردیم،

تشکر می‌کنم. من به این دوستان و این استادان افتخار می‌کنم و در حقیقت خود را مدیون محیطی می‌دانم که در آن

پرورش یافته‌ام.

 

برای مشاهده ی ویدیوی اجرای ترانه مازندرانی تیناری با اجرای میثم شیخ نژاد کلیک کنید.

https://naderabbasimusic.ir

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
menusearch
naderabbasimusic.ir